سنت دوازدهم انجمن معتادان گمنام

گمنامی اساس روحانی تمام سنت های ما می باشد و هميشه يادآور اين است که اصول را به شخصيت ها ترجيح دهيم .

سنت دوازده ما را راهنمایی می کند تا بتوانیم هر چه بر سر راه اتحادمان است رها کنیم . ما هر چیزی که باعث جدا شدن ما از یکدیگر می شود را کنار گذاشته و به معنی واقعی کلمه *ما* به گرد هم می آییم . کلمه ما قبل از همه کارهایی که انجام می دهیم قرار می گیرد. یک پیوند حیاتی بین سنت دوازده و سنت یک وجود دارد ، این دو چهارچوب سنت های ما هستند و روحیه لازم جهت انجام کارها را به ما می دهند . زمانی که گمنامی را کامل بپذیریم ، درک می کنیم منافع مشترک در اصل منافع شخصی ما را نیز در بر می گیرد . ما می توانیم خود را جزیی از یک کل بزرگتر ببینیم و جایگاه خود را پیدا کنیم . سفر از انزوای اعتیاد به عضویت و سپس به گمنامی ، ما را از نقاب ها و ریا کاری های گذشته که با آنها گذران می کردیم رها می سازد . نهایتا در حین گمنامی است که ما فرصت پیدا می کنیم تا خود واقعی مان باشیم .

اساس ، در اینجا به معنی پایه و بنیانی است که چیزی بر روی آن ساخته شده است . مانند بنیانی که زیر یک سازه و یا ساختمان قرار می گیرد ، تا امن و مستحکم باشد . اساس روحانی نیز ما را استوار و امن نگه می دارد . دارای ریشه ای عمیق است و کارهایی که ما انجام می دهیم را با ثبات می سازد .

تمام فعالیت های ما با اتحاد شروع می شود و بر پایه و اساس گمنامی هستند . اگر در راستای هدفی والا گام بر می داریم ، و اجازه می دهیم تا یک نیروی برتر مهربان مسئول باشد ، هیچ محدودیتی برای چیزی که خواهیم ساخت وجود ندارد .

زمانی که کلمه * اساس * را در مورد یک اصل روحانی به کار می بریم ، به این معنی است که ایده آن اصل روحانی در قلب همه کارهای مربوطه وجود دارد . سنت داوزده می گوید گمنامی اساس روحانی ما است ، به این معنی که تمام اصول دیگر بر روی آن ساخته شده و به کارگیری گمنامی از این اصول حمایت می کند .

در فرهنگ لغت، مفهوم گمنامى بى نامى ذکر شده است. اجراى سنت دوازدهم “من” را به ما تبدیل مى کند و اهمیت اساس روحانى را بالاتر از هر فرد و گروهى قرار مى دهد.

به همان نسبتى که ما به مرور به یکدیگر نزدیکتر مى شویم ، فروتنى هم به مرور در ما بیدارتر مى شود. فروتنى، محصولى جانبى است که امکان رشد و پیشرفت ما را در یک فضاى آزاد ، به وجود مى آورد و ترس ما را از برملا شدن اعتیادمان در برابرصاحب کاران، فامیل و دوستان، از میان مى برد. بنابراین ما سعى مى کنیم اصلى را که مى گوید : “هر چه در جلسات گفته شود ، در همان جا باقى مى ماند ” را به نحو احسن رعایت کنیم .

ما در تمام سنت هاى مان به جاى عنوان “من” و “مال من” از “ما” و “مال ما” صحبت کرده ایم. ما با تشریک مساعى در راه هدف مشترک مان، معنا ى واقعی گمنامى را درك مى کنیم و بدان دست مى یابیم.

ما این جمله را که مى گوید « اصول را به شخصیتها ترجیح دهیم » ، آن قدر زیاد شنیده ایم که دیگر به نظر تکراری می آید. با آن که ممکن است ما به عنوان افراد با عقاید یکدیگر موافق نباشیم، اما طبق اصل روحانى گمنامى، همگى ما به عنوان اعضاى یک گروه، با یکدیگر مساوى هستیم. هیچ عضوى، کمتر یا بیشتر از عضو دیگر نیست. انگیزه هاى شخصى ما در امور جنسى ، مالکیت و موقعیت اجتماعى که در گذشته بدبختى هاى زیادى براى مان به بار آورده است ، در صورت رعایت اصل گمنامى، به کنار خواهند رفت. گمنامى ، یکى از عوامل اصلى و اولیه بهبودى ماست و تمامى سنت ها و انجمن ما را در بر مى گیرد. ما را دربرابر نقص هاى اخلاقى خودمان حفاظت مى کند و نفوذ شخصیت ها و اختلاف سلیقه ها را از میان مى برد. رعایت اصل گمنامى، ترجیح شخصیت ها براصول را ، غیر ممکن مى کند.

تجربه کردن گمنامی یک نعمت بزرگ است . ما یاد می گیریم که اعتماد کنیم و قابل اعتماد باشیم . ما می آموزیم که بخشش کنیم بدون اینکه توقع داشته باشیم یا مورد تایید قرار گیریم . انجام خدمات ساده در حین گمنامی مانند چیدین صندلی ها یا جارو کردن مکان جلسه بعد از برگزاری کمک می کند تا به گروه احساس تعلق پیدا کنیم . بعضی از ما فراتر می رویم و سعی می کنیم بطور روزانه کارهای خوبی انجام دهیم ، بدون اینکه کسی متوجه شود یا خدمت بطور گمنام را در جامعه پیشه خود می کنیم .

زمانی که تازه به NA می پیوندیم ، ممکن است فکر کنیم که گمنامی فقط شامل ندانستن نام خانوادگی یکدیگر یا آگاه نبودن از فعالیت دیگران در خارج از جلسات است ، یا حتی شاید برای ما فقط در حد کلمه ای سخت و نا مفهوم جهت تلفظ هنگام قرائت خواندنی های جلسات باشد . خارج از NA اکثر ما دنیایی را تجربه می کنیم که در آن افراد دارای پست و مقام هستند ، یا از شغل ، تحصیلات یا مقام اجتماعی خود بهره می برند . حتی ما خود ممکن است نیز دارای این امتیازات باشیم ، اما در NA این مقام و مرتبه ها جایگاهی ندارد . هر یک از ما خیلی ساده فقط پیام می رسانیم و پیام می گیریم . این یکی از روش ها جهت به کارگیری گمنامی است ، و ما را به سمت ترجیح دادن اصول به شخصیت ها راهنمایی می کند .

ما علی رغم مدت پاکی ، پست خدماتی ، تعداد رهجو و موقعیتی که در جهان خارج داریم ، همگی در اینجا برابر هستیم ، منظور این نیست که شخصیت خود را خارج از جلسه بگذاریم ، ما به انواع شخصیت ها در NA خوش آمد می گوییم . اما توسط برداشتن تمرکزمان از روی تفاوت شخصیتی ، گمنامی باعث می شود تا معتادان با هر نوع گذشته یا هر نوع شخصیتی بتوانند در حین اتحاد بهبود یابند . البته این سنت اصرار ندارد تا ما تفاوت هایمان را نادیده بگیریم یا آن را حذف کنیم . در فصل مربوط به سنت دوازده در کتاب چگونگی عملکرد گفته شده است که : ” ما از سر زندگی ، همدردی ، خلاقیت ، شادابی و تنوع شخصیت اعضای خود لذت می بریم . در واقع همین نوع تنوع و گوناگونی ، نشان دهنده قدرت ماست . ” گمنامی کمک می کند تا ما علی رغم تنوع و گوناگونی خود گرد یکدیگر جمع می شویم و از اعضا حمایت کنیم و هدف اصلی مان را به پیش ببریم . یکی از اعضای می گفت : ” من با اعتقادات خاصی نسبت به مردم بزرگ شدم و بعدها نیز تجربیات من این اعتقادات را تایید کرد . اما در بهبودی توانستم مردم را بر اساس آن کسی که هستند بشناسم ، نه برا اساس آن چیزی که هستند . ”

ترجیح دادن اصول به شخصیت ها ، از ما در برابر نواقص شخصیتی مان محافظت می کند . اگر چه ممکن است زمان زیادی لازم باشد تا بر روی اعتماد کردن این فرآیند کار کنیم ، اما در حین رشد در بهبودی پی می بریم که لازم نیست تا شخصیت خود را کوچک کنیم ، بلکه از طریق تفاوت هایمان و مشکلات مان با یکدیگر است که ما یاد می گیریم اصول را چطور به کار گیریم . زمانی که ما پیامی از یک عضو که با او مشکل داریم می گیریم ، یا شاهد هستیم که بهبودی در زندگی کسی که به او امید نداشتیم در حال کار کردن است ، آنگاه درک می کنیم که روشن بینی فقط کمک نمی کند تا دیگران را تحمل کنیم ، بلکه توانایی ما در امید داشتن را نیز بیشتر می کند . زمانی که پی می بریم امکانات و فرصت ها خیلی فراتر از محدوده چشم انداز ماست ، ایمان ما شکوفا می شود . آموختن گوش فرا دادن به یکدیگر در جلسات و در خدمات نیاز به تمرین دارد . ما دایم در حال امتحان کردن ظرفیت یکدیگر هستیم و هر یک از ما چالش های خاصی با بعضی اعضا یا رفتارها که تحمل شان برای ما سخت است داریم . ما لازم نیست تا همه را در NA دوست داشته باشیم ، اما توجه خود را به جای فرد مربوطه بر روی عکس العمل های خود بگذاریم ، آنگاه خیلی راحت تر و آسوده تر خواهیم بود .

گمنامی برای ما چه در NA و چه از لحاظ روحی امنیت به همراه دارد . اگر نیاز به قضاوت کردن و قضاوت شدن را رها کنیم ، آنگاه می توانیم ریسک کنیم ، ایده ها و کارهای نو را امتحان کنیم ، به رشد کردن ادامه دهیم و در عین حال در انجمنی مملو از عشق در امنیت باشیم . اگر زمانی احساس کنیم که از این محیط امن خارج شده ایم ، اکثرا به این دلیل است که خودمان خواسته ایم جزیی از آن نباشیم . وقتی که درگیر رفتاری خودخواهانه و مخرب می شویم ، اغلب خیلی وقت قبل از اینکه پیامدهای آن را تجربه کنیم ، باعث جدایی خود از دیگران می شویم . اگر به دنبال گرفتن و طلب کردن باشیم ، دیگر در معرض تبادلات ایثار گرانه ای که در اطراف مان وجود دارد نخواهیم بود . تکبر می تواند ما را از دایره انجمن خارج کند . زمانی که تکبر و انکار دست به دست یکدیگر دهند ، ما در معرض خطر بزرگی قرار داریم . ما از سر استیصال می خواهیم که شخص مهمی باشیم ، اما وحشت داریم که به جای آن انسانی بی ارزش باشیم . ما گمنامی را فراموش می کنیم و دوباره شروع به رقابت با دیگران می نماییم . نتیجه آن می شود که دوباره احساس انزوا ، تنهایی و جدایی می کنیم . برگشتن به دایره بهبودی ممکن است نیاز به شهامت فراوانی داشته باشد ، اما پس از اینکه این جهش را انجام دهیم دیگر چیزی مشکل وجود نخواهد داشت . عشق و پذیرشی که قبلا در جلسات پیدا کرده بودیم باز هم منتظر ما هستند ، اگر ما تمایل به پذیرفتن آن را داشته باشیم .

گمنامی یک جاده دو طرفه است . ما به امنیتی که گمنامی در اختیارمان می گذارد نیاز داریم تا رشد و تغییر کنیم و در جلسات شرکت کنیم . ما در ضمن باید با حفظ روحیه گمنامی اعتماد داشته باشیم که کمکی که به آن نیاز داریم در دسترس ما قرار خواهد گرفت ، اگر چه ممکن است به آن شکل و قیافه ای که ما توقع داریم نباشد . بعضی چیزها هست که ما فقط با درد کشیدن خواهیم آموخت ، و زمان هایی در بهبودی برای هر یک از ما وجود دارد که ما آزار می شویم . فروتنی به ما کمک می کند تا گمنامی را تمرین کنیم ، ما باید طلب و توقع از دیگران را رها کنیم . ایمان به انجمن NA مانند اتکا به یک فرد نیست . هیچ یک از ما کامل نیستیم ، و هیچ یک از ما همیشه بطور کامل حوصله نداریم و در دسترس نیستیم . تمایل به پذیرش کمک علی رغم اینکه از کجا سرچشمه می گیرد ، ممکن است بسیار چالش بر انگیز باشد . زمانی که از توقعات خود دست بکشیم ، می توانیم در جایی که لازم باشد بخشش کنیم ، هنگامی که در دسترس مان قرار می گیرد دریافت کنیم و در این مبادلات حضور نیروی برتر را احساس کنیم .

(برگرفته شده از: اصول راهنما روح سنت های ما و کتاب پایه معتادان گمنام)

سنت دوازدهم معتادان گمنام NA

سنت دوازدهم معتادان گمنام NA

 

درباره معتادان گمنام منطقه یک ایران