قدم چهارم

ما یک تراز نامه اخلاقی بی باکانه و جستجو گرانه از خود تهیه کردیم .

اکثر ما چون می خواستیم مصرف مواد مخدر را قطع کنیم به معتادان گمنام آمدیم . ما احتمالا درباره این که با آمدن به NA در حال شروع چه کاری هستیم و یا در آستانه آغاز یک برنامه بهبودی هستیم زیاد فکر نکرده بودیم . اما اگر تا کنون به دست آورد های این برنامه توجه نکرده اید شاید الان وقت آن باشد که تامل کرده و  در این باره فکر کنید.

قدم چهارم ابزار لازم جهت شناخت خود ، و اطلاعات مورد نیاز برای دوست داشتن خود را به ما می دهد. همین طور چیزهای دیگری که ما از برنامه توقع داریم مانند آسایش ، نشاط و آرامش.

قدم چهارم به وجود آورنده دوره جدیدی در بهبودی ما است. از قدم چهارم تا قدم نهم را می توان فرآیندی در درون یک فرآیند نامید. ما از اطلاعاتی که در قدم چهارم به دست می آوریم ، برای کار کردن قدم های پنجم ،ششم ، هفتم ، هشتم و نهم استفاده می کنیم . این فرآیند قرار است که بارها و بارها در بهبودی ما تکرار شود.

قدم چهارم روشی برای پیدا کردن شناخت از خود است و همان قدر که به ما کمک می کند تا ذات خطاهای خود را ببینیم همان قدر هم کمک می کند تا با نقاط قوت و داشته های خود آشنا شویم . فرآیند تراز نویسی نیز راهی بسوی آزادی می باشد ما از آزاد بودن برای مدت ها محروم بوده ایم شاید حتی در تمام طول عمر خود . اکثر ما کشف می کنیم که مشکلات ما از زمانی که برای اولین بار مواد مخدر مصرف کردیم شروع نشد بلکه خیلی از آن و وقتی که دانه اعتیاد در وجود ما کاشته شد آغاز گردید.

نوشتن یک ترازنامه بی باکانه به این معنی است که ما باید علیرغم همه ترس هایمان این کار را شروع کنیم . به این معنی است که علیرغم احساسی که نسبت به این کار داریم شهامت انجام آن را داشته باشیم . این به این معنی است که شهامت صادق بودن حتی در مواقعی که در درون به خود می پیچیم و قسم می خوریم آنچه را که می نویسیم باید با خود به گور ببریم را د اشته باشیم . به این معنی است که عزم کرده باشیم که آن را کامل و فراگیر به اتمام رسانیم حتی وقتی که به نظر می آید به اندازه کافی نوشته ایم .

هدف از تهیه یک ترازنامه بی باکانه و جستجوگرانه اخلاقی این است که سردرگمی و دوگانگی خود را طبقه بندی کنیم ، تا بدین وسیله به ماهیت اصلی خود پی ببریم . ما راه جدیدی برای زندگی در پیش گرفته ایم و باید از بند دام ها و زنجیرهایی که زندگی ما را کنترل و از رشد ما جلوگیری کرده اند ، خلاص شویم .

در هنگام کار کردن این قدم ، اکثر ما از این می ترسیم که مبادا هیولایی که در وجود ماست ، رها شود و ما را از بین ببرد . این ترس ، می تواند باعث شود که ما تهیه ترازنامه خود را به تعویق اندازیم ، یا اصلا این قدم حیاتی را بر نداریم . ما می دانیم ترس ، از کمبود ایمان است . ما اکنون خدای مهربانی پیدا کرده ایم که به ما تعلق دارد و می توانیم به او پناه ببریم . دیگر لازم نیست از چیزی بترسیم .

ما متخصص خودفریبی و توجیه بوده ایم . به کمک نوشتن این ترازنامه ، می توانیم بر این موانع پیروز شویم . نوشتن ترازنامه کتبی ، قسمتهایی از ضمیر ناخودآگاه ما را که حتی با حرف زدن و فکر کردن در مورد هویت مان مخفی می ماند ، نمایان می سازد . وقتی ما تمام مطالب را بر روی کاغذ بیاوریم ، دیدن آنها آسان تر و انکار شخصیت واقعی مان مشکل تر می شود . ارزیابی صادقانه خود ، یکی از رموز موفقیت ما در این راه جدید زندگی است.

واقعیت این است که در زمان مصرف ، ما اصلا با خودمان صادق نبودیم . وقتی که اقرار کنیم اعتیاد ما را شکست داده است و به کمک نیاز داریم ، به طرف صداقت با خود در حرکتیم . برای ما مدت زیادی طول کشید تا به شکست خود اعتراف کنیم . ما متوجه شدیم که جسم ، فکر و روح ما یک شبه بهبود پیدا نمی کنند . قدم چهارم به ما کمک می کند که بطرف بهبودی حرکت کنیم . بیشتر ما ، متوجه شدیم که نه به آن خوبی و نه به آن بدی که تصور کرده بودیم ، هستیم و از این که در ترازنامه خود نکات مثبتی پیدا کردیم بسیار متعجب شدیم . هر کس که قدمتی در این برنامه دارد و این قدم را به کار گرفته است به شما خواهد گفت که قدم چهارم ، نقطه عطفی در زندگیش بوده است.

بعضی از ما اشتباها تصور می کنیم منظور از قدم چهارم این است که اعتراف کنیم چقدر نفرت انگیزیم و چه آدم بدی بوده ایم . در این راه جدید زندگی ، احساس تاسف بیش از حد ، می تواند خطرناک باشد و هدف از قدم چهارم چنین چیزی نیست ، ما سعی می کنیم خود را در زندگی کردن بر طبق الگوهای بی ثمر و کهنه آزاد کنیم . ما قدم چهارم را بر می داریم تا رشد کنیم و از قدرت و بصیرت برخوردار شویم . قدم چهارم را به چند روش می توان انجام داد.

دارا بودن ایمان و شهامت جهت نوشتن یک ترازنامه بی باکانه و قدم اول ، دوم و سوم مقدماتی الزامی اند . قبل از شروع ، بهتر است سه قدم اولیه را با یک راهنما مرور کنیم تا با درک این قدم ها احساس راحتی بیشتری برای نوشتن ترازنامه پیدا کنیم و برای انجام کاری که در پیش داریم احساس خوبی داشته باشیم . نا مدت ها در حال دست و پا زدن بوده ایم ، بی آنکه به جایی رسیده باشیم . اکنون ترس را کنار گذاشته ایم و قدم چهارم را شروع می کنیم . ما مطالب خود را به سادگی و به بهترین وجهی که می توانیم ، روی کاغذ می آوریم .

ما باید از گذشته ها بگذریم و از آن جدا شویم . ما می خواهیم رو در روی گذشته خود بایستیم و آن را به همان شکلی که واقعا بوده است ، نگاه کنیم و سپس از آن می گذریم ، تا بتوانیم در زمان حال زندگی کنیم . برای اکثر ما ، گذشته مانند شبحی بوده است که در پشت در به کمین نشسته و همیشه از این ترسیده ایم که اگر در را باز کنیم چه بر سرمان خواهد آورد . ما مجبور نیستیم با گذشته خود به تنهایی روبرو شویم ، زیرا اراده و زندگی ما در دست نیروی برتر است .

تا زمانی که ما متکی به قدرت شخصی خود بودیم ، نوشتن یک ترازنامه صادقانه و دقیق برای مان غیر ممکن به نظر می رسید . قبل از نوشتن ، چند لحظه سکوت می کنیم و از خدا می خواهیم به ما قدرتی بدهد که در انجام کار خود نترس و دقیق باشیم .

در قدم چهارم ، به مرور با خود آشنا می شویم ، ضعف هایی چون گناه ، خجالت ، پشیمانی ، افسوس به حال خود ، رنجش ، خشم ، افسردگی ، احساس محرومیت ، سردرگمی ، تنهایی ، تشویش ، خیانت ، ناامیدی ، شکست ، ترس و انکار را بر روی کاغذ می آوریم .

از چیزهایی که در حال حاضر آزارمان می دهند نیز می نویسیم . ما افکار منفی گرایانه داریم و به کمک نوشتن ، این امکان را به خود می دهیم که با دید مثبت تری به اتفاقات نگاه کنیم .

ما اگر طالب تصویری کامل و دقیق از خود هستیم ، باید سرمایه های خودمان را هم ، در موقع نوشتن در نظر بگیریم . برای بسیاری از ما این کار خیلی مشکل است ، زیرا به سختی می توانیم قبول کنیم که محسناتی نیز داریم . همگی ما سرمایه هایی داریم که بسیاری از آن ها را به تازگی در این برنامه پیدا کرده ایم . صفاتی چون پاکی ، روشن بینی ، خدا آگاهی ، صداقت با دیگران ، پذیرش ، عمل مثبت ، مشارکت ، تمایل ، شهامت ، ایمان ، توجه ، سپاس ، مهربانی و بذل و بخشش . همچنین ، ترازنامه ما معمولا شامل مطالبی در مورد رابطه های ماست.

ما کردار گذشته و رفتار فعلی خود را مرور می کنیم تا ببینیم کدام یک از آن ها را می خواهیم نگه داریم و کدام یک را به دور اندازیم . البته هیچ کس ما را مجبور نمی کند که از بدبختی های خود دست برداریم . این قدم به عنوان یک قدم مشکل معروف شده ، اما در واقع بسیار ساده است.

در قدم چهارم ما همه اصول روحانی که در سه قدم گذشته شروع به تمرین آن ها کرده ایم را فرا می خوانیم . اول از همه ما باید تمایل داشته باشیم تا قدم چهار را کار کنیم . نیاز است که ما بطور دقیق و حتی وسواسی با خودمان صادق باشیم . باید در مورد هر چیزی که می نویسیم فکر کنیم و از خود بپرسیم که آیا حقیقت را نوشته ایم یا نه .

نیاز است که به اندازه کافی شهامت داشته باشیم تا با ترسهای مان روبرو شویم و از میان آن ها بگذریم . در نهایت ایمان و اعتمادمان به ما کمک می کنند تا در مواقعی که با مشکل روبرو می شویم و می خواهیم دست از نوشتن برداریم ، باز هم به راه مان ادامه دهیم .

اگر که احساسات کهنه را دوباره حس می کنیم و قادر نیستیم رها کنیم یا وقتی که نمی توانیم چیزی که ما را ناراحت می کند را ببخشیم و فراموش کنیم ، مطمئنا رنجش داریم . ما به دلایل مختلفی رنجش هایمان را در قدم چهارم لیست می کنیم . اول به خاطر این که کمک می کند خشم و عصبانیت های قدیمی را که بر زندگی امروز ما هم تاثیر می گذارد را رها کنیم . دوم کاوش در رنجش هایمان کمک می کند تا راه هایی را که از آن طریق خود باعث به وجود آمدن دلخوری برای خودمان می شدیم بخصوص در مواقعی که توقع بیش از حد از دیگران داشته ایم را شناسایی کنیم . در نهایت لیست کردن رنجش هایمان ، راه و الگوهایی که باعث در دام افتادن و گیر کردن ما در چرخه خشم و تاسف به حال خود می شدند را بر ما آشکار می سازد .

اگر ما بتوانیم به بیماری اعتیاد عریان شده از علائم اولیه و ظاهری آن نگاه کنیم ، به این معنی که به آن جدا از مصرف مواد مخدر یا رفتارهای اجباری دیگر نگاه کنیم ، و آشکارترین شاخصه های آن را حذف نماییم ، به تلاقی مملو از ترس خودمحورانه می رسیم . ما از آزار شدن یا تحت فشار احساسی شدید قرار گرفتن می ترسیم و بنا بر این نصفه و نیمه زندگی می کنیم ، اعمال انسان های زنده را انجام می دهیم ، بدون این که کاملا زنده باشیم . ما از هر چیزی که باعث برانگیختن احساسات مان شود می ترسیم ، پس عقب می کشیم و منزوی می شویم . ما می ترسیم که دیگران ما را دوست نداشته باشند ، پس مواد مخدر مصرف می کنیم تا حداقل با خودمان راحت تر باشیم . ما می ترسیم از این که در شرایطی قرار گیریم که برای مان هزینه داشته باشد ، بنابراین دروغ می گوییم ، کلک می زنیم یا دیگران را آزار می دهیم و به آن ها صدمه می رسانیم تا خودمان و آن ها را استثمار می کنیم تا از احساس تنهایی ، انزوا و مطرود شدن اجتناب کنیم . ما می ترسیم که از هر چیزی به اندازه کافی نداشته باشیم ، پس بنابراین خودخواهانه آن چیزهایی را که می خواهیم تعقیب و پیگیری می کنیم ، بدون اینکه در نظر داشته باشیم که در این فرآیند چه لطماتی به دیگران می زنیم . بعضی اوقات در زمان بهبودی اگر چیز با ارزش و قابل اهمیتی به دست آوریم ، ممکن است ترس از دست دادن آن باعث شود تا بر سر اصول مصالحه یا سازش کنیم . ما لازم است که ترس خودمحورانه و خودخواهانه را از وجودمان ریشه کن کنیم تا دیگر نیرویی برای انهدام و خرابی نداشته باشد .

با پایان رساندن قدم چهارم ، ممکن است باعث خیلی چیزها شود ، مثلا احساس یاس و تحقیر ، احساس نشاط و شادمانی ، یا احساس ناراحتی . اگر چه در کنار این ها ، باید احساس خوبی برای اینکه توانسته ایم کاری را کامل کنیم ، داشته باشیم . کاری که در این قدم انجام داده ایم ، شالوده کاری است که در قدم پنج تا قدم نه انجام خواهیم داد . حال زمان آن است که با راهنمای خود تماس بگیریم و ترتیب کار کردن قدم پنج را بدهیم .

(برگرفته شده از کتاب راهنمای کارکرد قدم و کتاب پایه معتادان گمنام )

از تجربیات اعضاء معتادان گمنام در مورد قدم چهارم در تالار گفتگوی معتادان گمنام بازدید نمائید.

 

درباره معتادان گمنام منطقه یک ایران