سنت پنجم انجمن معتادان گمنام

هر گروه يك هدف اصلی دارد، رساندن پيام به معتادی كه هنوز در عذاب است.

پیام ما ، قلب انجمن معتادان گمنام است . هر کاری که انجام می دهیم ، و هر چیزی که به عنوان یک انجمن برای ما مهم است ، همگی در ارتباط با پیام ساده ما از امید و آزادی است ، با این مضمون که : معتاد ، هر معتادی می تواند مصرف مواد مخدر را قطع کند . از وسوسه مصرف رهایی یابد و راه تازه ای برای زندگی پیدا کند. هیچ کس نه آنقدر بیمار است نه آنقدر سالم ،نه آنقدر ثروتمند است نه آنقدر فقیر ، نه آنقدر اصلاح ناپذیر است نه  آنقدر دور از دسترس . این برنامه در دسترس همگی قرار دارد.

امروز ما هدفمند به پیش می رویم ، به جای اینکه به دنبال اهداف پوچ باشیم . سپاسگزاری در عمل موتور محرکه ما جهت تغییر است ، به این معنی که : در حالی که پیام می رسانیم ، زندگی خودمان نیز متحول می شود.

یکی از را ههایی که می توان درباره لغت  * اصلی * فکر کرد به معنی مهم ترین است . مهم ترین وظیفه یک گروه رساندن پیام به معتاد در حال عذاب است . گروه ها ممکن است مزایای دیگری نیز برای ما داشته باشد ، مانند: مکانی که در آن حمایت می شویم ، مکانی جهت ملاقات با دوستان ، یا مکانی که در آن برای مدتی از عدم سلامت عقل در امان هستیم . گروه ممکن است مزایای دیگری نیز برای ما داشته باشد . ممکن است در خدمت ما باشد ، به عنوان : مکانی برای آموزش نشریات یا جشن گرفتن ، ممکن است گروه ما  به قسمتی از جامعه دسترسی داشته باشد که امکانش برای هیچ گروه دیگری وجود نداشته باشد . مهم نیست که هدف دوم گروه ما چیست ، مهم این است که هدف اصلی رساندن پیام است .

یعنی می گوئید هدف اصلی ما رساندن پیام است ؟ من فکر می کردم ما برای پاک شدن اینجا آمده ایم . تصور می کردم هدف اصلی ما بهبودی از اعتیاد به مواد مخدر است . البته در مورد فرد ، این مطلب کاملا صحت دارد . اعضای ما به این جا می آیند که از اعتیاد خلاص شوند و راه تازه ای برای زندگی پیدا کنند . لیکن گروه ها معتاد نیستند و بهبودی هم پیدا نمی کنند . تنها کاری که گروه های ما می توانند انجام دهند این است که بذر بهبودی را پاشیده و معتادان را به گرد هم آورند تا معجزه همدلی ، صداقت ، مهربانی ، مشارکت و خدمت ، کار خود را انجام دهد .

هدف این سنت ، تضمین تداوم جو بهبودی است . این کار فقط از طریق حفظ تمرکز گروه ها بر روی بهبودی امکان پذیر است . این واقعیت که همگی و یک یک گروه های ما تمام توجه خود را معطوف رساندن پیام بهبودی کرده اند ، ثباتی به وجود آورده است که در نتیجه معتادان می توانند روی ما حساب کنند . اتحاد در عمل و هدف ، چیزی را برای ما امکان پذیر کرده است که در گذشته به هیچ وجه برای مان ممکن نبوده و آن بهبودی است .

قدم دوازدهم برنامه ما نیز از رسانیدن پیام ، به معتادی که هنوز در عذاب است ، صحبت می کند . کار کردن با دیگران وسیله پر قدرتی است ، زیرا هیچ چیز ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر را ندارد . این همان طریقه ای است که به کمک آن تازه واردان معتادان گمنام را پیدا کرده و به وسیله آن بتوانند عهد و پیمان خود را با بهبودی تجدید کنند . گروه ، قوی ترین وسیله ای است که ما برای رساندن پیام داریم . وقتی یک عضو رساننده پیام است ، خواه نا خواه تا حدودی تغییرات و شخصیت او در پیامش تاثیر می گذارد . عیب جزوه و کتاب هم این است که فقط از کلمات درست شده اند و گاه احساسات ، هیجانات و قوت مطالب در آن گم می شود ، اما در گروه ، به خاطر تعدد نفرات و شخصیت های گوناگون ، پیام بهبودی به نحو مطلوب و مرتب جریان پیدا می کند .

حال اگر گروه های ما هدف اصلی دیگری داشته باشند چه خواهد شد ؟ به نظر ما ، پیام لوث می شود و به مرور از بین می رود . مثلا اگر ما تمرکز خود را روی مسائل مالی بگذاریم ، ممکن است خیلی ها ثروتمند شوند . اگر انجمن مان یک کلوپ اجتماعی باشد ، ممکن است دوستان و عشاق زیادی پیدا کنیم . اگر آموزش و پروش تخصص ما باشد ، عده زیادی معتاد باهوش پیدا می کنیم . اگر پزشکی رشته ما باشد ، خیلی ها تندرست می شوند . خلاصه اگر هدف ما هر چیزی جدا از رساندن پیام باشد ، عده زیادی می میرند و تعداد کمی بهبود می یابند .

پیام ما چیست ؟ پیام ما این است که هر معتادی می تواند از مصرف مواد مخدر دست بردارد . میل خود را از دست بدهد و یک راه تازه برای زندگی پیدا کند . پیام ما ، پیام امید است و وعده آزادی می دهد . بنابراین هدف اصلی ما فقط می تواند رسانیدن پیام به معتادی باشد که هنوز در عذاب است . این تنها چیزی است که ما می توانیم از خودمان به دیگران بدهیم .

معتادان در حال بهبودی و گروهها جهت ادامه حیات به یکدیگر نیاز دارند . گروهها جهت خدمت ایثارگرانه به اعضای خود تکیه دارند و اعضا هم به گروهی که وفادار به هدف خود باشد اتکا می کنند . سنت پنجم جزیی جدا نشدنی از سنت اول است ، به این معنی که : بهبودی شخصی ما به اتحاد بستگی دارد ، و اتحاد ما به توجه مان نسبت به هدف اصلی وابسته است .

ما حتما نباید در حال کارکرد قدم دوازدهم باشیم تا پیام بهبودی برسانیم ، اما کارکرد قدمها کمک می کند تا پیام مان را بهتر درک کنیم . اگر ، چه به عنوان شخص ، چه به عنوان گروه در رساندن پیام شفاف و رسا به مشکل برخوردیم ، باید اصول و اساس قدم ها را دوباره بررسی کنیم تا به ما در درک پیام مان کمک کند . قدم اول معتادان گمنام منحصر به فرد است . به جای پرداختن به یک ماده خاص یا یک عارضه خاص ، ما به عجز خود در برابر بیماری مان اقرار می کنیم . این قدم است که ما را قادر می سازد به همراه یکدیگر و بدون نگرانی از اینکه ” چه چیز و چقدر مصرف کرده ایم . ” بهبود یابیم . بهبودی یک مسئله درونی است ، به این علت که اعتیاد نیز یک بیماری درونی است .

گستردگی و جامع بودن قدم اول بعضی اوقات باعث سردر گمی می شود ، به این معنی که : ممکن است هر کس با هر نوع وسوسه ای بخواهد عضو NA باشد . اگر چه قدم اول بسیار گسترده است ، اما نشریات ما خیلی شفاف می گوید : خیلی ساده ، معتاد زن یا مردی است که زندگی اش را مواد مخدر کنترل کند . دیگر لازم نیست که زیاد فکر کنیم یا برای اینکه تصمیم بگیریم چه کسی به انجمن تعلق دارد ، خود را خسته کنیم . اگر پیام ما واضح و شفاف باشد ، معتادان را جذب می کند . ما یکدیگر را پیدا می کنیم .

زمانی که به عنوان یک عضو به این سنت می رسیم ، اولین وظیفه مان این است که نقش خود در کمک به گروه جهت پیشبرد هدف اصلی در نظر بگیریم . اگر ما به روال برنامه زندگی کنیم ، نشریات را بخوانیم ، به خواندنی ها در جلسه گوش فرا دهیم ، این اصول را تمرین کنیم و سنت ها را به کار گیریم ، دیگر نیاز نیست تا درباره پیام مان نگران باشیم . بهبودی ما واضح و گویا است . هر یک از ما حامل پیام هستیم . ما همیشه چه بخواهیم چه نخواهیم ، نمونه ای از بهبودی در عمل هستیم . مردم به اعمال و رفتار ما نگاه می کنند تا بفهمند معتادان گمنام چگونه کار می کند . ما باید به رابطه مان با معتاد در حال عذاب توجه کنیم ، که : آیا به تازه واردان در جلسات خوش آمد می گوییم ؟ آیا با ایشان به احترام و مهربانی رفتار می کنیم ؟ آیا محیطی امن برای تازه وارد جهت بهبودی ، فراهم نموده ایم ؟ زمانی که یک معتاد خواهان بهبودی در NA می شود ، ما ملزم به کمک کردن به او هستیم .

جزیی از یک انجمن بودن که در رابطه با هدف خود شفاف و پر اشتیاق است ، به ما این درک را می دهد که زندگی همراه با شفافیت و اشتیاق چگونه است . زمانی که درک می کنیم داشتن هدف تا چه اندازه برای گروه مهم است ، آنگاه از خود می پرسیم که هدف اصلی در زندگی شخصی ما چیست . بسیاری از ما سنت پنج و قدم یازده را مرتبط به یکدیگر می دانیم ، به این معنی که : وقتی برای درک اراده نیروی برتر و قدرت انجامش دعا می کنیم ، در واقع داریم برای دستیابی به یک هدف والاتر دعا می نماییم . برای بعضی از ما رسیدن به هدف اصلی NA ، تبدیل به انجام وظیفه ای تا آخر عمر می گردد ، و همیشه با رساندن پیام به والاترین پاداش ها دست پیدا می کنیم . اما بعضی از ما عشق و اشتیاق خود را در شرایط دیگری جستجو می کنیم ، مانند : خانواده ، شغل ، خلاقیت یا ایمان . احساس وصل بودن چه از یک روش و چه از چندین روش به ما دست دهد ، به هر حال داشتن و پیش رفتن توسط یک هدف ، یکی از جذاب ترین تجربه های زندگی است .

در طی سالیان ، ممکن است انگیزه ها و راههای متفاوتی ما را هیجان زده کند و به سوی خود بخواند . اما باور ما نسبت به راهی که در پیش داریم ، لزوما نتیجه و مقصد را تعیین نمی کند . زمانی که زندگی مان بطور غیر منتظره ای تغییر می کند ، ممکن است دچار شک و تردید عمیقی نسبت به خود و راهی که پیش گرفته ایم ، بشویم . در چنین فراز و نشیبی قرار گرفتن ، نه تنها راه ما را عوض می کند بلکه می تواند ایمان ما را شکل دهد و تسلیم مان را عمیق تر کند .

بعضی اوقات درست به همانگونه که ما به بازگشت سلامت عقل نیاز داریم ، به بازگشت امید نیز نیاز داریم . این دو رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند . بعضی اوقات وقتی که ایمان مان ضعیف است ، می توانیم از ایمان دیگران قرض گرفته یا استفاده کنیم و بعضی اوقات نیز هم دلی مان می تواند ما را به سلامت از این برهه بگذراند . حتی زمانی که زیاد به خود امیدوار نیستم ، باز هم ممکن است گرفتن چیپ یا سکه توسط یکی از اعضا ، یا تجربه یک عضو جدید از آزادی در بهبودی باعث هیجان ما شود . در حین اینکه شگفتی ، نشاط و بعضی اوقات هم سر خوردگی شدید را تجربه می کنیم ، در همان حال نیز تفاوت بین امید با رویا پردازی را می آموزیم . امید جای آرزوهای گذرا و توقعات را می گیرد و برای مان ثبات و امنیت به همراه می آورد .

(برگرفته شده از: اصول راهنما روح سنت های ما و کتاب پایه معتادان گمنام)

سنت پنجم na

سنت پنجم na

 

درباره معتادان گمنام منطقه یک ایران